ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
صبح رفتم حیاط برای کاری دیدم یه گربه هه همچین مودب نشسته تو باغچه... دستاشو گذاشته بود جلوشو و روی پای عقب نشسته بود و ذل زده بود به من و ملچ مولوچ میکرد... یه نگاهی دورو برش کردم اما چیزی ندیدم برای خوردنش جز گل و گیاه... پیش خودم گفتم گربه بیچاره مودب... از بس چیزی پیدا نکرده برای خوردن به علف و گل وگیاه و میوه انجیر رضایت داده و داره از خوردنشون لذت میبره... تا موقعی که کارمو انجام بدم و برگردم توی ساختمون همین جور بهم نگاه کرد و از جاش تکون نخورد... چشماشو دوخته بود به من و حرکاتمو دنبال میکرد... کارم تموم شد برگشتم داخل ساختمون... کلی هم دلم سوخت براش...
چند ساعت بعد دوباره رفتم داخل حیاط و تازه فهمیدم چرا ملچ و مولوچ میکرده... پرای یه یاکریم ریخته بود تو باغچه و شواهد نشون میداد که کار همون پیشی جنس خرابه... همچین پرنده بیچاره رو ناکار کرده که فقط چند تا دونه پر ازش مونده... و جالب اینجاست من موندم چقدر زرنگ بوده که طوری پنهانش کرده بود که من اصلا ندیدمش...
وووووی اینقد از پرنده ها بدم میاد خوب خوردش
اِ اِ اِ شیرین خانوم گناه داشت اخه طفلک
گربه موجود خوبیه.حداقل گلیم خودش رو از اب میتونه بکشه بیرون.محتاج بقیه نیست
همینش کافیه
جالب این بود که یه ذره هم حس نکردم ممکنه چنین کاری کرده باشه... خیلی مظلوم ذل زده بود بهم و خرابکاریشو پنهان کرده بود
سلام، عیدت مبارک میم جوونم
من خیلی ناراحتم، دیشب مرغ مینام مرد... بعد سه سال عادت کرده بودیم بهش...
سلام عزیزم، عید تو هم مبارک
آخی... چقد بد... بیمار شده بود؟... اصلا نمیتونم فکر کنم نینا یه روزی نباشه... با وجودی که گاهی حسابی اذیت میکنه... ناراحت شدم خانومی
بیچاره یا کریمه .... من پیشی ها رو دوست ندارم
وقتی زنی عــاشـق میشود،
دستــِـ خـودش نیستــ ؛
بــا صـدای آرام صـحـبـتــ میکند . . .
عـشـوه هـایـش بـیـشـتــر میشود . . .
حـسـادت زنــانــه میکند . . .
چـون نمیخواهد کـسی حـتـی بـــه عـشـقـش نـگاه کـنـد،
... هـمـیـشــه میگویـــد تــــو مــال مــن هـسـتـی !