میم تنها
میم تنها

میم تنها

همین جوری نوشت های میم (65)

برادر بزرگه میم که موقع ازدواجش رسید تمام مراسم و رسم و رسومات به بهترین شکل ممکنه انجام شد... این یعنی برای بله برون و عقد و چه و چه سعی شد همه چیز در بهترین شکل ممکن انجام بشه...

  ادامه مطلب ...

...

چقدر دلم میخواست الان اینجا باشم...

.

.

عکس به جای حرف

لطفا برای دیدن تصویر به ادامه مطلب برید... 

ادامه مطلب ...

همین جوری نوشت های میم (64)

*سرم درده و هیچ حوصله هم ندارم... الکی و بیخود هم عصبانیم و منتظرم یکی دم دستم بیاد تا حسابی از خجالتش دربیام...

*از آدمای متظاهر و خودبزرگ بین متنفرم... اینو به توان بینهایت برسونید تا شدتشو حس کنید...

*چرا بعضیا فکر نمیکنن مهمونیایی که همینجوری بیخبر بری دیگه عمرش سر اومده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟