میم تنها
میم تنها

میم تنها

طبیعت دوست داشتنی

*فتوشاپ نداشتم که اصلاح کنم کمی حجمش زیاده...

.

.

همین جوری نوشت های میم (51)

*تبلیغی که برای فیلم معراجی ها پخش میشه دیدید... به نظرم مذخرف ترین تبلیغی که به عمرم دیدم... اولین بار که تبلیغشو دیدم البته که ندیدم تو آشپزخونه صداشو شنیدم یه متر پریدم هوا... آژیر خطر اولش برای من یادآور خاطرات تلخیه... وقتی داشت پخش میشد من تو فکر داشتم کاری انجام میدادم که صداشو شنیدم و واقعا یه لحظه کپ کردم و ترسیدم... معمولا موقع اذان که میشه مادرم میزنه کانالای تلوزیون تا صدای اذان تو خونه پخش بشه و گاهی روشن میمونه و اتفاقی اون روز هم روشن مونده بود و این تبلیغ پخش شد... چرا الان این مطلبو نوشتم چون برادر کوچیکه داره فوتبال میبینه و استراحت بین دو نیمه است و این تبلیغ پخش شد و باز هم منو عصبانی کرد... یعنی با روانم بازی میکنه ها...

عکس به جای حرف

.

.

حرف برای گفتن دارم اما ذهنمو نمیتونم متمرکز کنم برای نوشتن... شاید تو یکی دو روز آینده تونستم بنویسم... شاید