همین جوری نوشت های میم (64)

*سرم درده و هیچ حوصله هم ندارم... الکی و بیخود هم عصبانیم و منتظرم یکی دم دستم بیاد تا حسابی از خجالتش دربیام...

*از آدمای متظاهر و خودبزرگ بین متنفرم... اینو به توان بینهایت برسونید تا شدتشو حس کنید...

*چرا بعضیا فکر نمیکنن مهمونیایی که همینجوری بیخبر بری دیگه عمرش سر اومده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نظرات 2 + ارسال نظر
امین چهارشنبه 20 فروردین 1393 ساعت 00:23

سلام
مرسی که توی این 3 روز که نبودم سر زدی مریم

امیدوارم خوب باشی امین خان در پی دانش

پسرک سه‌شنبه 19 فروردین 1393 ساعت 18:38

میفهمم چی میگید
اتفاقا همین دیروز این همسایه از خدا بی خبر ما
صدای زبتشو چنان بلند کرد که من یهو از جام پریدم
داشتم استراحت میکردم
بعدش تا خود شب سرم درد میکرد
کلی نفرینش کردم به خاطر مردم آزاریش
و الان هم از سرنوشتش هراس دارم
به خاطر اینهمه آزاری که ایجاد میکنه
خدا این آدمارو هدایت کنه

خدا همه مردم آزارا رو هدایت بفرمایند... آمین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد