همین جوری نوشت های میم (55)

*شب سال نو بعد از سال تحویل برادرا و عمه خانوم اومدن برای تبریک سال نو... خونه حسابی شلوغ شده بود... موقعی که خانواده برادر کوچیکه و خانواده عمه خانوم میخواستن برن راهرو حسابی شلوغ پلوغ بود... ما همه رو راهی کردیم رفتن و فقط خانواده برادر بزرگم موندن و کمی بیشتر نشستن... وقتی برادر بزرگم موقع رفتن حواست کفششو بپوشه مدام گفت پس کفش من کو؟؟؟ ما هم همش یه جفت کفش نشونش میدادیم و میگفتیم ایناهاش دیگه بپوشش... از ما اصرار و از برادرم انکار که این کفش من نیست کفش منو کجاست پس... دیگه به این فکر افتادیم که یکی از مهمونا اشتباهی کفشو پوشیده و کفش خودشو جا گذاشته... برادرم با یه جفت دمپایی رفت و ما هم زنگ زدیم به برادر کوچیکه و معلوم شد شوهر عمم اشتباهی کفشو پوشیده و رفته... حالا چرا اینو تعریف کردم برای اینکه بگم از اون موقع شده سوژه... دیگه حتی خانومای فامیل (چه دور چه نزدیک) موقعی که دارن ایشونو بدرقه میکنن میدون تو راهرو و میگن آقا مراقب باشید فلانی کفشمونو اشتباهی نپوشه... کلی باعث خنده و شوخی شده این مسئله و خداییش شوهر عمه هم آدم با جنبه ای چون خودش به این شوخی دامن میزنه و هیجان میده بهش

*رمان «بگذار آمین دعایت باشم» رو شروع کردم به خوندن... تا اینجا که خوندم قشنگ بوده... بعدا بیشتر در موردش مینویسم...

نظرات 1 + ارسال نظر
گذرک پنج‌شنبه 7 فروردین 1393 ساعت 01:12 http://www.gozarak.ir

آمارگیر گذرک این ابزار مفید، امکان نمایش آمار بازدید های سایت یا وبلاگ شما را با امکانات ویرایشی و گرافیکی مطلوبی ارائه خواهد داد
از امکانات شگفت انگیز آمارگیر گذرک می توان به امکان مشاهده آمار از طریق پیامک اشاره کرد
www.gozarak.ir

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد