ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
*دقت کردین وقتی تو خونه پر شیرینی و آجیله و چند مدل غذا تو یخچال هست هیچ کدومو دلت نمیخواد ... دلت یه چیزی میخواد که تو خونه نیست... این روزا از هر طرفه خونه که میری خوردنی هست... میوه، شیرینی، آجیل، غذا... اما دلم هیچ کدومو نمیخواد... منی که عاشق شکلات هستم شاید تو این مدت یه دونه کامل هم شکلات نخورده باشم... یعنی مریض شدم آیا؟؟؟؟؟؟؟
*اولین خبر سال جدید یه خبر شاد بود... دختر عمو کوچیکه داره عروس میشه... اصلا باورم نمیشه... انگار همین دیروز بود که میومدن خونمون و بازی میکردن و سر و صدا راه مینداختن... بچه ها چقدر زود بزرگ میشن... اصلا باور کردنی نیست...
*دیروز روز استراحت بود... بعد از سه چهار روز مهمانداری فشرده بالاخره یه فرصتی پیدا شد کمی استراحت کنیم... تا ساعت دوازده خواب بودم... غذا رو هم پدر محترم از بیرون سفارش دادن... عصر هم که قرار بود بریم عید دیدنی به دلیل تاخیر برادر بزرگه کنسل شد... آخیش خستگیمون در رفتا من خودم از یک ماه قبل عید تو بدو بدو بودم و مدام رو پا... کلی کثر خواب داشتم که شکر خدا دیروز جبران شد
*گفته بودم دارم رمان آبان ماه اول زمستان است رو میخونم... انگار طلسم شده... برای منی که خوره کتابم این همه طول کشیدن عجیبه... البته یه کمی هم روند کلی رمان کند پیش میره... نویسنده میتونست سرعت بیشتری بهش بده... موضوع جدیده و من خوشم اومده ازش برای همینه که نمیتونم ولش کنم و برم سراغ یه کتاب دیگه...
دقیقاً همینطوره، مثلا دقت کردی وقتی میری دم سوپر مارکت همش دلت یه چیزی میخواد اما هرچی نگاه میکنی به قفسه ها هیچکدومشون راضی ات نمیکنه؟!!
گل گفتی، واقعا همینه