سوره شرح

به نام خداوند رحمتگر مهربان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

آیا براى تو سینه‏ات را نگشاده‏ایم

أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ

و بار گرانت را از [دوش] تو برنداشتیم

وَوَضَعْنَا عَنکَ وِزْرَکَ

[بارى] که [گویى] پشت تو را شکست

الَّذِی أَنقَضَ ظَهْرَکَ

و نامت را براى تو بلند گردانیدیم

وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ

پس [بدان که] با دشوارى آسانى است

فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا

آرى با دشوارى آسانى است

إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا

پس چون فراغت‏یافتى به طاعت درکوش

فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ

و با اشتیاق به سوى پروردگارت روى آور

وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ

همین جوری نوشت های میم (30)

*رسیدیم به ماه آخر سال، اسفند ماه... خوب چی بگم اگه قرار باشه به ترتیب بگم کدوم ماها مورد علاقه من هستند اسفند ته صف قرار داره... یه ماه پر از استرس و بدو بدو... حجم کاری بیداد میکنه... خیابونای شلوغ... بخوای یه خرید معمولی انجام بدی از بس مغازه ها شلوغن کلی معطل میشی...

*خونه تکونی هم که بماند... جون آدمو میگیره این خونه تکونی... البته برای منی که عادت دارم تا ریزترین پنهانی ترین جاها رو هم تمیز بکنم و کل خونه رو واقعا میتکونم... یعنی ها من از امسال برای خونه تکونی سال بعد غصه دارم... مشکل از اون جایی شروع میشه که اعضای خونواده کمکی نمیکنن و فقط منم و خواهرم که طفلی اونم امسال 5 روز در هفته دانشگاه کلاس داره و نمیرسه به کمک... خوب به این نتیجه میرسیم که واقعا نیاز به چوب جادو دارم

*نگین چرا یه نیروی خدماتی کمک نمیگیرم... واقعا کارشون خوب نیست و اون پولی که بهشون میدی ریختی دور... مدام باید بهشون بگی چه بکن چه نکن و بعدم دوباره خودت بری کارو انجام بدی هم پول میدی هم کارو دوباره انجام میدی و هم اعصابت خاکشیر میشه... والا

*چند مدته خوابای عجیب و غریب میبینم شما میدونید چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

کجا رفتید پس شماها؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟