میم تنها
میم تنها

میم تنها

طوطی پر ادای میم

*یکی از خاطرات بامزه طوطی من که اسمشم نیناست بر میگرده به سالهای اولی که اومده بود خونمون... ما یه پازل هزار تکه داشتیم که روی زمین پهن شده بود داشتیم میچیدیمش... نینا اون موقع تو خونه آزاد بود و معمولا دور و بر ما میگشت... تا حواسمون نبود یکی از تکه های کوچیک پازلو به نوکش میگرفت و فرار میکرد... حالا باید دنبالش میدویدی تا بتونی ازش پس بگیری... این کار تبدیل شده بود به یه جور بازی بین ما و نینا... برادرم رفته بود یه پازل بچه گونه براش خریده بود اما نینا فقط اون پازلی رو میخواست که ما داشتیم میچیدیم و اصلا سراغ پازل خودش نمیرفت و دوسش نداشت...

*همون موقع ها وقتی که بیرون بود میومد مینشست روی سر من و هیچ کس جرات نزدیک شدن به منو نداشت... یه جورای مثل بادیگارد از من دفاع و مراقببت میکرد... وقتی به شوخی میخواستن منو بزنن یا نزدیکم بشن از من دفاع میکرد و یه جیغایی میکشید بیا و ببین... میپرید بهشون و گازشون میگرفت که چرا به میم نزدیک شدید یا اذیتش میکنید...

*راستی صبحا برای صبحونه و بعضی وقتا شبا حتما باید چای شیرین بخوره... اگه ببینه ما داریم میخوریم و بهش نمیدیدم جیغ جیغ میکنه... فرنی هم خیلی دوست داره...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد