میم کتابخوان (3)

داشتم میگفتم که از همون ابتدایی به کتاب و مجله خوندن علاقه مند شدم. یادم میاد اواخر ابتدایی که بودم دو سه روزی رو پیش مادربزرگم موندم. خدا رحمتشون کنه مادربزرگمو اون موقع با عمو بزرگم تو یه ساختمون بودند. یه روز با همسر عموم رفتیم بازار خرید نزدیک منزلشون. فکر میکنید از اون همه چیزای رنگی و قشنگ بازار چی چشم منو گرفت...

خیلی نیاز به فکر نداره کتابفروشی و من با اصرار زنعمو رو با خودم بردم داخل کتابفروشی و مجبورش کردم برام کتاب بخره، البته بنده خدا حاضر بود هر چی میخوام برام بخره.

 الان که فکر میکنم بهش حس خوبی دارم، یه کتاب بود از حکایت های کوتاه که به زبان ساده نوشته شده بود و چند تایی هم نقاشی داشت. من همزمان با خوندنش همه نقاشیاشو با دقت رنگ کردم . میدونید جالبتر اینه که به خاطر اون کتاب زنعمورو توجیه میکردم که بریم کتابو برام بخرید من بعد که رفتم خونه پولشو بهتون میدم. عالمی داشتما

آش جو به سبک میم

فصل سرد زمستونه و آش و سوپ تو این سرما عجیب میچسبه... خواهر منم ازم قول گرفته که امروز براش آش درست کنم، پس شما هم بفرمایید با ما همراه باشید

میخوام طرز تهیه یه آش جو به روش من درآوردی خودمو براتون بذارم. خودم که عاشقش هستم امیدوارم شما هم دوسش داشته باشید.

مواد لازم:

جو پوست کنده یک پیمانه

بلغور جو نصف پیمانه

حبوبات (نخد، لوبیا قرمز و چیتی و سفید، عدس) همه با هم یک و نیم پیمانه

پیاز دو عدد بزرگ

کشک دو لیوان

عصاره مرغ یا گوشت 3 عدد

روغن به میزان لازم

سبزی آش نیم کیلو پاک شده و خرد شده

زردچوبه و فلفل به میزان دلخواه

طرز تهیه:

حبوبات و جو پوست کنده و بلغور جو رو با هم به مدت نصف روز خیس میکنیم. من معمولا از شب قبل خیس می کنمشون تا برای ناهار روز بعد آشو بپزم. چند باری هم آبشو عوض میکنیم.

حالا آب این حبوباتو جو رو خالی میکنیم و با آب تازه روی شعله مگذاریم تا بپزه. مراقب باشید جون جو داخلش هست ممکنه ته بگیره یا سر بره. موقع پخت چند بار بهش سر بزنید.

پیازهارو بعد خلال کردن تو یه ظرف جدا سرخ میکنیم و کمی از اون رو برای روی آش کنار میذاریم و به بقیه زردچوبه و فلفل و عصاره ها رو اضافه میکنیم و تفت میدیم و سبزی آش رو میریزیم داخل پیازها. یه تفت کوچولو که دادیم همه رو داخل قابلمه حبوبات میریزیم و میگذاریم پخت کامل بشه. (حدودا یک ساعت تا یک ساعت و نیم قبل از اینکه پخت حبوبات کامل شده باشه سبزی و پیازو اضافه میکنیم.)

چند دقیقه آخر پخت کمی از کشکو داخل آشمون میریزیم و میگذاریم کمی حرارت ببینه.

حالا آشمون آماده است، داخل ظرف میکشیم و روشو با نعنا داغ و پیاز داغ و کشک تزیین میکنیم.

بفرمایید آش جو به سبک میم میل کنید نوش جان و گوارای وجود

* میتونید داخل سبزی از مرزه، نعنا، شوید، تلخون، سیر سبز و کلا هر سبزی معطری که به ذائقتون نزدیکه استفاده کنید. من خودم با سیر سبز و نعنا بسیار میپسندم.

*همون موقعی که کشکو به آش اضافه میکنید بهتره کمی هم نعنا داغ داخلش بریزید و بعد چند جوش زیر قابلمه رو خاموش کنید و چند دقیقه با درب بسته بذارید بمونه و بعد آشو داخل طرف بکشید.

قیمه تنبلانه

من اومدم با دستور پخت یه قیمه خوشمزه اما راحت و سریع

طبخ کنید و نوش جان بفرمایید و ببنید چه خوشمزه است...

مواد لازم: (نکته: مقدار مواد حدودی هستند پس خیلی خودتونو مقید به رعایت این مقدار نکنید)

گوشت چرخ کرده 250 گرم

لپه یک لیوان

پیاز متوسط یک عدد

زرشک نصف لیوان

رب گوجه دو قاشق

ادویه و نمک به میزان دلخواه

آب 2 لیوان

روغن به میزان لازم

طرز تهیه:

لپه پاک شده رو میذاریم نیم پز بشه و تو این فرصت پیازو ریز خرد میکنیم و تو کمی روغن خوب سرخ میکنیم. گوشت رو به پیاز اضافه کرده و تفت میدیم. حالا نمک و ادویه رو به گوشت اضافه کرده و باز هم کمی تفت میدیم تا بوی ادویه بلند بشه. حالا موقعیه که باید رب گوجه رو بهش اضافه کنیم. خوب تفت میدیم تا بوی خامی رب گرفته بشه و روغن خوش رنگ بشه. هر چقدر تو این مرحله برای تفت دادن رب دقت کنیم غذامون خوش رنگ تر از آب در میاد.

حالا لپه نیم پز رو به گوشت اضافه و یکی دو بار همش میزنیم و آب غذا رو بهش اضافه میکنیم.

زیر خورش رو کم میکنیم و اجازه میدیم تا بپزه. تو نیم ساعت آخر پخت زرشک شسته شده رو به خورش اضافه میکنیم.

با ذائقه من دیگه نیازی به اضافه کردن ترشی یا شیرینی به خورش نیست اما شما میتونید بر اساس ذائقه خودتون شکر بهش اضافه کنید تا ترشی زرشک کمتر بشه یا آبلیمو اضافه کنید تا غذاتون ترش تر بشه.

این بود قیمه تنبلانه میم که با برنج و سبزی خوردن عالیه، امیدوارم ازش لذت ببرید.

همین جوری نوشت های میم (2)

چرا بعضی از ادما این قدر متوقع هستند؟؟؟؟؟؟؟

یه کاری که ازت خواستنو ازسر لطف و علاقه انجام میدی و تمام تلاشتو میکنی که خوب باشه، حالا یه گوشه از کار هم به دلیل ناآشنایی با کار از زیر دستت در میره و فراموش میشه یا اوجوری که طرفت خواسته در نمیاد...

واقعا حق داره طرفت با بدخلقی و قیافه باهات حرف بزنه؟؟؟؟؟؟؟ یعنی اون همه کار درستی که انجام شده رو نمیبینه و فقط همون یه ذره مشکل به چشمش میاد، من که وظیفه ای نداشتم فقط از روی حسن نیت قبول کردم تو وقت ازاد یه کمکی بکنم...

واقعا دلم گرفت... چرا ما ادما این همه خودبین و خودخواه میشیم و یه ذره خودمونو جای طرف مقابلمون نمیذاریم تا ببینیم با این رفتار چه حجمی از حس بد و دلشکستگی به قلب طرفمون سرازیر میشه؟؟؟؟؟؟؟