میم تنها
میم تنها

میم تنها

میم کتابخوان (2)

به هر سختی بود دوره ابتدایی به پایان رسید و من وارد دوره راهنمایی شدم.

تو دوره راهنمایی مدرسه ما نوساز و تازه تاسیس بود اما با همه اینا یه کتابخونه کوچیک داشت که من عاشقش بودم و مدام توی اون میپلکیدم و اگه تو مدرسه بودم و سر کلاس نبودم بیشتر مواقع میشد منو تو این کتابخونه نقلی و کوچیک پیدا کرد.

از همین ایام بود که یاد گرفتم پول تو جیبی هامو جمع بکنم و با اونها کتاب بخرم. از شانس خیلی خوبم یه لوازم تحریری داخل کوچمون بود که کتاب هم میاورد.

چه لذتی داشت که با پول خودم کتاب بخرم و بخونم. کتابا به جونم بسته بود و به هیچ کس نمیدادمشون.

اولین کتابایی که با پول خودم خریدم آثار ژول ورن بود. فکر کنم کل آثار چاپ شده از ژول ورن رو من خریدم و خوندم. من شیفته کتاب گرگ دریا هستم. کتابای جک لندن رو هم زیاد خوندم تو اون دوران.

برادرم شاگرد اول شده بود و بهش یه کتاب جایزه داده بودن به اسم حکومت بچه ها. فکر کنم قبل از این که برادرم بخواد لاشو باز کنه من خونده بودمش. از پسرای عمه هم کتاب به امانت میگرفتم (از نظر سنی خیلی به هم نزدیک هستیم)

کلا خوره کتاب بودم و البته کاش این کتابا علمی بود و باعث میشد به درس علاقمند بشم اما من فقط رمان میخوندم و رفته رفته نوع کتابا تغییر میکرد.

دیگه به دوره دبیرستان که رسیدم از جک لندن و ژول ورن و خواهران غریب و ... جدا شدم و با نویسنده های دیگه آشنا شدم.

ادامه دارد...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد